تحقیقات اخیر نشان میدهد که یک فلات در روند امید به زندگی در سالهای اخیر پدید آمده است که بحثهایی را درباره آینده طول عمر انسانی برانگیخته است. به طور سنتی، امید به زندگی یک شاخص کلیدی از سلامت جمعیت بوده است که در طول قرن بیستم با پیشرفتهای مراقبتهای بهداشتی، بهداشت و پزشکی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. با این حال، شواهد یک مطالعه نشان میدهد که این مسیر صعودی هماکنون با کندی روبهرو شده است.
تیمی که تحت سرپرستی پروفسور استوارت اولشانسکی فعالیت میکند، آمار مرگ و میر را از چند کشور مشهور برای امید به زندگی بالا تحلیل کردند. کشورهای مانند ژاپن، فرانسه و اسپانیا در این مطالعه گنجانده شدهاند که بر دادههای مربوط به سالهای 1990 تا 2019 تمرکز داشت. نتایج نشان داد که در حالی که امید به زندگی به طور کلی همچنان در حال افزایش است، سرعت این افزایش از سال 2010 به طرز قابل توجهی کند شده است.
علاوه بر این، آینده برای رسیدن به سنین بالا به طور فزایندهای تیره است. احتمال رسیدن به سن 100 سال به ویژه در ایالات متحده کاهش یافته است، جایی که کمتر از 4٪ از مردانی که در سال 2019 متولد شدند، ممکن است به این نقطه عطف برسند. محققان اشاره میکنند که علیرغم پیشرفتهای پزشکی، افزایش امید به زندگی به اندازهای که انتظار میرفت، تسریع نشده است که به نگرانیها درباره تمرکز فعلی بر درمان بیماریهای فردی به جای پرداختن جامع به فرآیند پیری دامن میزند.
همانطور که این مطالعه به وضوح نشان میدهد، رویکردی جامعتر برای افزایش سلامت به جای صرفاً طولانی کردن زندگی ممکن است برای پیشرفتهای آینده ضروری باشد. با ادامه تحقیقات در زمینه پیری و بهبود طول عمر سالم، دانشمندان امیدوارند روشهایی را پیدا کنند که کیفیت زندگی را به جای صرفاً طولانی کردن آن افزایش دهند.
مطالعهای که محدودیتهای احتمالی در امید به زندگی انسانی را نشان میدهد: نگاهی به پیامدها
تحقیقات اخیر به بحثهای مربوط به امید به زندگی انسانی بازگشتهاند، به ویژه با توجه به یافتههایی که نشان میدهند ممکن است یک فلات در افق باشد. در حالی که پیشرفتهای قابل توجهی در طول سالها صورت گرفته است، پژوهشهای نوآورانه به چندین عاملی اشاره میکند که ممکن است محدودیتی بر مدت زندگی انسانها تحمیل کند.
نتایج کلیدی این تحقیقات اخیر چیست؟
در حالی که امید به زندگی در طی قرن بیستم شاهد افزایشهای مداوم بود، محققان اشاره میکنند که از سال 2010، این رشد به طرز قابل توجهی کاهش یافته است. تجزیه و تحلیل تیم پروفسور استوارت اولشانسکی زنگ هشدار را درباره انتظارات اجتماعی برای طول عمر مبتنی بر پیشبینیهایی که به طور فزایندهای غیر واقعی به نظر میرسند، به صدا در میآورد. علاوه بر آمار مرگ و میر در کشورهای با درآمد بالا، این مطالعه تغییرات جمعیتشناختی و نقش آنها در امید به زندگی را نیز در نظر گرفته است.
چالشهای مربوط به افزایش عمر چیست؟
یکی از چالشهای اصلی برجسته شده، تعامل بین انتخابهای سبک زندگی و پیشزمینههای ژنتیکی است. برای مثال، شرایطی مانند چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی عروقی میتوانند به طور چشمگیری بر طول عمر تأثیر بگذارند. پیچیدگیهای این تعاملات پیشبینی روندهای امید به زندگی را دشوار میسازد. علاوه بر این، مطالعه نشان میدهد که عوامل اقتصادی-اجتماعی، از جمله دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزش، نقش حیاتی ایفا میکند و میتواند فاصله میان مناطق و جمعیتهای مختلف را گستردهتر سازد.
آیا مزایایی در بازنگری در درک ما از امید به زندگی وجود دارد؟
بله، چندین مزیت در بازنگری در محدودیتهای امید به زندگی انسانی وجود دارد. با تمرکز بر افزایش مدت سلامت – دورهای از زندگی که در آن فرد در سلامت خوب است – ممکن است فرصتی برای بهبود کیفیت زندگی به جای صرفاً طولانی کردن آن فراهم شود. این میتواند منجر به کاهش هزینههای بهداشتی، بهبود نتایج سلامت روان و به طور کلی بهبود رفاه جمعیت سالمند شود.
برعکس، چه معایبهایی باید شناسایی کنیم؟
با این حال، تمرکز بر سقفهای امکانپذیر امید به زندگی نگرانیهایی را در مورد توزیع منابع و اولویتدهی به خدمات بهداشتی به همراه دارد. اگر جامعه شروع کند به این فکر کند که امید به زندگی ممکن است به طور قابل توجهی افزایش نیابد، اعتبار و تحقیقات ممکن است به طور نابرابر بر درمان بیماریهای مزمن به جای مراقبت پیشگیرانه و تحقیق در زمینه پیری پیشرفته تأکید کنند. این میتواند خلأهای قابل توجهی در نوآوری و کاربرد درمانهای جدید که برای طولانی کردن هم زندگی و هم سلامت طراحی شدهاند، ایجاد کند.
چه جنجالهایی در زمینه تحقیقات امید به زندگی و پیری به وجود میآید؟
یک بحث پرتنش درباره نقش مداخلات فناوری در بهبود طول عمر وجود دارد. برخی از محققان از مداخلات پیشرفته و مهندسی ژنتیکی به عنوان راهحلهایی برای افزایش طول عمر حمایت میکنند، در حالی که دیگران اهمیت تغییرات سبک زندگی و عوامل زیستمحیطی اجتماعی را تأکید میکنند. این دوگانگی سیاستگذاری را در زمینه ابتکارات بهداشت عمومی که هدف آن ترویج زندگیهای طولانیتر و سالمتر است، پیچیده میکند.
بهطور خلاصه، در حالی که تحقیقات اخیر محدودیتهای پتانسیل برای امید به زندگی انسانی را نشان میدهد، همچنین درب را برای بحثهای مهمی درباره بهبود مدت سلامت در مقابل افزایش طول عمر باز میکند. این میتواند منجر به استراتژیهای جدیدی شود که بر کیفیت طول عمر تأکید دارند تا کمیت.
برای بررسی بیشتر این موضوع، خوانندگان میتوانند به لینکهای زیر مراجعه کنند:
NIH
WHO
CDC
AAAS