سفر مارتین راث به عنوان یک ranger جنگل در دهه 1980 آغاز شد و بر روی شیوههای پایدار جنگلداری تمرکز کرد که به آینده نسلها کمک کند. با این حال، با توجه به چالشهای جدیدی که تغییرات اقلیمی به وجود میآورد، نقش او به سوی استراتژیهای پیشگیرانه بازیابی بلایا و انطباق با شرایط جدید تغییر یافته است. راث ۳۰۰۰ هکتار جنگل سرسبز نزدیک دریاچه کنستانس در آلمان را نظارت میکند، جایی که او اکنون از فناوری پیشرفته برای مدیریت و نظارت مؤثر بر اکوسیستم استفاده میکند.
پس از رویدادهای آب و هوایی شدید، اقدام به موقع بسیار مهم است. فوریت در حذف درختان آسیبدیده به دلیل تهدید سوسکهای پوستخوار تشدید میشود که در چوبهای در حال پوسیدگی جفتگیری کرده و میتوانند مناطق وسیع جنگلی را ویران کنند. استفاده از پهپادها به راث این امکان را میدهد که جنگل خود را در عرض چند روز بهطور مؤثر اسکن کند، درختان آسیبدیده را به سرعت شناسایی کند، به مالکان زمین اطلاع دهد و کارگران را بهصورت میدانی هماهنگ کند. با تاریخچهای از بازیابی خاک که به چندین دهه برمیگردد، راث به دقت مسیرهای برداشت چوب را نقشهبرداری کرده و ماشینآلات برداشت را به فناوری ماهوارهای مجهز کرده است تا شیوههای برداشت پایدار را تضمین کند.
راث فناوریهای موبایل را به عملیات روزانه خود اضافه کرده است و این توانایی او را برای کار در فضای باز بهبود بخشیده است. آخرین نوآوری او شامل استفاده از هوش مصنوعی به همراه دوربینهای بدنه است که میتوانند بهطور خودکار گونههای درختی را شناسایی کرده و حجم چوب را تخمین بزنند و مدیریت منابع چوب را بهینه کنند.
با تغییر شرایط محیطی، راث در حال آزمایش با گونههای جدید درختی است. او به ضرورت ردیابی مداخلات مختلف جنگلی که در حال بروز هستند، تأکید میکند و بر اهمیت ترکیب دانش انسانی با حمایت محاسباتی برای مدیریت بهینه جنگل تأکید میورزد. با وجود وابستگی به فناوری، راث بر این باور است که درگیری فیزیکی با جنگل هنوز غیرقابل تعویض است و یادآوری میکند که جهان مجازی هرگز نمیتواند واقعیت طبیعت را بهطور کامل بازسازی کند.
آینده مدیریت جنگل: یک تحول دیجیتال
با توجه به چالشهای بیسابقهای که جنگلهای جهان بهدلیل تغییرات اقلیمی با آن مواجه هستند، پیشرفتهای فناوری قرار است روش مدیریت جنگل را متحول کند. در حالی که شیوههای سنتی برای قرنها به بشریت خدمت کردهاند، ادغام فناوریهای دیجیتال بهعنوان یک راه حل حیاتی برای نگهداری پایدار جنگلها در حال ظهور است.
تکنولوژیهای کلیدی که بر تحول دیجیتال در مدیریت جنگل تأثیر میگذارند، چیستند؟
محصولات تکنولوژیکی مهم شامل سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS)، سنجش از دور، پهپادها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هستند. این ابزارها به مدیران جنگل اجازه میدهند تا حجم وسیعی از دادهها درباره سلامت جنگل، تنوع زیستی و تأثیرات اقلیمی را با دقت و کارآیی بیسابقه جمعآوری و تجزیهوتحلیل کنند. به عنوان مثال، GIS امکان نقشهبرداری دقیق از مناطق جنگلی را فراهم میکند و برنامهریزی برای برداشت پایدار و حفظ زیستگاههای حیاتی را آسانتر میکند.
چالشهایی که در ادغام فناوریهای دیجیتال در مدیریت جنگل وجود دارد، چیستند؟
یک چالش کلیدی، شکاف دیجیتال در دسترسی به فناوری است، بهویژه در مناطق در حال توسعه که محدودیتهای مالی و زیرساختی وجود دارد. علاوه بر این، دقت و قابلیت اطمینان دادههای جمعآوری شده از طریق فناوری باید بهدقت نظارت شود؛ دادههای اشتباه میتوانند منجر به تصمیمات مدیریت نادرست شوند. همچنین خطرات احتمالی مربوط به حریم خصوصی دادهها و تهدیدات سایبری، بهویژه زمانی که اطلاعات حساس در مورد منابع طبیعی مطرح باشد، وجود دارد.
چه جنجالهایی درباره استفاده از فناوری در مدیریت جنگل وجود دارد؟
وابستگی به فناوری سؤالات اخلاقی درباره کالایی شدن طبیعت و اینکه آیا باید تصمیمات بهطور کامل به الگوریتمها واگذار شود، مطرح میکند. شیوههای سنتی مدیریت جنگل معمولاً شامل ارتباط نزدیک با جوامع محلی و دانشی است که از نسلها به نسل دیگر منتقل شده است و نگرانی وجود دارد که ابزارهای دیجیتال ممکن است این ارتباطات فرهنگی مهم را نادیده بگیرند یا تضعیف کنند.
مزایای تحول دیجیتال در مدیریت جنگل
۱. بهبود جمعآوری دادهها: فناوریها بینشهای بیسابقهای درباره اکوسیستمهای جنگلی فراهم میکنند و منجر به تصمیمگیریهای آگاهانهتر میشوند.
۲. افزایش کارآیی: پهپادها و سنجش از دور میتوانند مناطق وسیعی را بهسرعت نظارت کنند و مشکلات و منابعی را شناسایی کنند که با روشهای معمولی سختتر قابل شناسایی بودند.
۳. پایداری: تجزیهوتحلیل دادههای آنی میتواند کمک کند تا منابع پایدارتر مدیریت شوند و به مدیران جنگل اجازه میدهد به سرعت به تهدیداتی مانند شیوع آفات یا آتشسوزیهای جنگلی پاسخ دهند.
۴. صرفهجویی هزینه: در حالی که سرمایهگذاریهای اولیه ممکن است بالا باشد، صرفهجوییهای بلندمدت ناشی از مدیریت مؤثر منابع و بازیابی بلایا میتواند قابل توجه باشد.
معایب تحول دیجیتال در مدیریت جنگل
۱. هزینههای اولیه بالاتر: تامین فناوریهای پیشرفته و آموزش پرسنل میتواند پرهزینه باشد و برای سازمانهای کوچک یا آنهایی که در کشورهای در حال توسعه هستند، موانعی ایجاد کند.
۲. از دست رفتن دانش سنتی: خطر وابستگی به فناوری وجود دارد که ممکن است دانش ارزشمندی را که توسط مردم بومی و جوامع محلی حفظ شده است، نادیده بگیرد.
۳. وابستگی بیش از حد به دادهها: اعتماد بیش از حد به فناوری میتواند منجر به خوابآلودگی شود، جایی که قضاوت انسانی حیاتی بهطور کامل با دادهها جایگزین میشود.
۴. تأثیر زیستمحیطی فناوری: تولید و عملیات تجهیزات پیشرفته خود دارای اثرات زیستمحیطی است که باید در ارزیابی کلی پایداری در نظر گرفته شود.
آینده مدیریت جنگل تحت تحول دیجیتال چگونه است؟
به نظر میرسد آینده تحت یک رویکرد یکپارچهتر قرار گیرد، جایی که فناوری مکمل قضاوت انسانی و شیوههای سنتی است. همانطور که جوامع از شیوههای پایدار حمایت میکنند، سیاستهای عمومی نیز میتواند تکامل یابد تا استفاده مسئولانه از فناوری در مدیریت جنگل را تشویق کند. استراتژیهایی که دانش محلی را با پیشرفتهای فناوری ترکیب میکنند، میتوانند در برابر فشارهای تغییرات اقلیمی به اکوسیستمها کمک کنند.
تحول دیجیتال در مدیریت جنگل یک گام قابل توجه به سوی پایداری است، اما باید با دقت نزدیک شود تا فناوری با حفظ اکولوژیکی و فرهنگی تعادل برقرار کند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد ادغام فناوری در مدیریت جنگل، به Nature Conservancy و World Wildlife Fund مراجعه کنید.